2. انواع گرايشهاي فطرياستاد مطهّري در آثار خود اموري را به منزلة گرايشها و احساسات فطري بيان ميكنند كه از ميان آنها ميتوان به اين موارد اشاره كرد: حس حقيقتجويي، حس اخلاقي، حس پرستش، خلاقيت، گرايش به دين و گرايش به كمال مطلق. يكي از پرسشهايي كه در اينباره مطرح ميشود اين است كه آيا انسان داراي گرايشهاي فطري پرشماري است كه در عرض هماند و نسبت انسان با آنها يكسان است؛ يا نه انسان داراي يك گرايش فطري واحد است و اين گرايشهاي مختلف، پرتو و انشعابهاي آن گرايش واحدند؟ استاد مطهّري ديدگاه مقبول در زمينة تكثر و تعدد گرايشهاي فطري را ديدگاه عرفا ميدانند و ديگر ديدگاههايي را كه امور فطري را از هم مجزا ميدانند، رد ميكنند: «از نظر عرفا- و حق همان است- انسان يك فطرت اصلي بيشتر ندارد و همه آن فطرتهاي ديگر از اينجا منشعب ميشود.»30 مقصود استاد مطهّري از فطرت اصيل، همان گرايش فطري انسان به كمال مطلق و گريز از نقص است: انسان، بالذات، آنچه كه در عمق ذاتش در جستوجوي آن است، رسيدن به كمال مطلق است و به هر درجهاي از كمال كه برسد، آرام نميگيرد؛ و قهراً فطرت فرار از نقص هم لازمة اين است وقتي كه جاذبة كمال مطلق هميشه انسان را به سوي خودش بكشاند، قهراً نقطة مقابلش فرار از نقص است. مثل عقربة مغناطيس است؛ وقتي كه يك سر آن به يك طرف كشيده ميشود، قهراً سر ديگر هم به نقطه مقابل كشيده ميشود.31 از آنجا كه استاد مطهّري گرايش فطري اصيل را در انسان «گرايش به كمال مطلق» دانستهاند، ما نيز از توضيح ديگر امور فطري ميپرهيزيم و تنها به توضيح گرايش فطري به كمال مطلق ميپردازيم.
[سه شنبه 1397-02-04] [ 12:12:00 ق.ظ ]
|