عمار رهبر


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو


 



1. مفهوم شناسي1-1. چيستي فطرت

در علوم ادبي، معناي يك واژه را «ماده» و «صورت» آن تعيين مي‌كند. به عبارت ديگر در واژه‌هايي كه از يك ماده‌اند، شكل و صورت واژه است كه تفاوت معنايي ايجاد مي‌كند. واژة فطرت نيز مانند هر واژة عربي ديگر، ماده‌اي دارد و صورتي. تركيب اين دو، ساختار معنايي فطرت را تشكيل مي‌دهد.3
فطرت از مادة فَطر است. مادة فَطر در هر جاي قرآن كه به كار رفته، ابداع و خلق در مفهومش نهفته شده است. ابن‌اثير به مناسبت حديث معروف «كل مولود يولد علي الفطره…» كلمة فَطر را «ابتدا و اختراع، يعني خلقت ابتدايي» معنا كرده است.4 پس فَطر، به معناي خلق است؛ اما خلق ابتدايي و بدون طرح و نقشه قبلي، يا همان خلق از عدم؛ چراكه خلق، به معناي ايجاد صورت از ماده است؛ مانند ساختن يك بنا با استفاده از موادي چون آجر و سنگ؛ اما فَطر به معناي خلق و ابداع از عدم است.
واژة فطرت نيز از آنجا كه از همين مادة فطر است، خلق و ابداع ابتدايي يا خلق از عدم در معنايش نهفته است؛ اما اگر شكل و وزن ويژة اين كلمه-وزن فِعلَه- را در نظر بگيريم، معنايش اندكي تفاوت مي‌يابد. استاد مطهّري با توجه به همين مسئله مي‌فرمايند: «وزن فعله دلالت بر نوع-يعني گونه- مي‌كند. جلسه يعني نشستن و جِلسَه يعني نوع خاصي از نشستن.» ايشان تصريح مي‌كنند كه فطرت در قرآن، دربارة انسان و رابطه او با دين آمده است: «فطرة الله التي فطر الناس عليها»؛ يعني اين خاص بودن آفرينش انسان مربوط است به دين‌داري او؛ يعني شناخت و گرايش به دين و خدا.5
با اين‌همه استاد مطهّري در آثار خود، توسعي در مفهوم فطرت (ديني) قايل شده و دايره آن را فراتر از مفهوم پيش‌گفته «ادراك و گرايش به الله» دانسته‌اند. ايشان فطرت را وجه تمايز انسان و حيوان دانسته‌اند كه همة استعدادهاي انساني انسان (ادراك‌ها و گرايش‌ها) را دربر مي‌گيرد.
بنابراين مي‌توان گفت كه فطرت در آثار استاد مطهّري به دو معناي خاص و عام به كار مي‌رود. فطرت به معناي خاص، كه در قرآن كريم به كار رفته، همان فطرت توحيدي و الهي انسان (فطرت ديني) است كه عبارت است از توانايي ذاتي و سرشتي شناخت و گرايش به الله در انسان؛ اما فطرت به معناي عام، كه استاد مطهّري با تحليلي فلسفي به آن رسيده، عبارت است از مجموعة ويژگي‌هاي سرشتي نوع انسان كه بالقوه در او وجود دارند. اين استعدادها و توانايي‌هاي سرشتي كه فصل مميز انسان از ديگر موجودات‌اند، استعدادهايي چون حقيقت‌جويي و خلاقيت را دربر مي‌گيرند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-02-04] [ 12:05:00 ق.ظ ]




مقالة پيش‌رو در پي تحليل و بررسي فطرت از نگاه استاد مطهّري با روشي توصيفي- تحليلي است. نگارنده با طرح پرسش‌هايي در باب فطرت، كوشيده است تا با رجوع به آثار استاد مطهّري، پاسخي درخور بيابد. مهم‌ترين پرسش در باب فطرت اين است كه آيا از بدو تولد، معارف و گرايش‌هايي ذاتي در نهاد انسان تعبيه شده است و يا اين ذات، لوح سفيدي است كه دست جامعه پس از تولد آن را منقش مي‌كند؟
نويسنده با استفاده از آثار استاد مطهّري دريافته است كه از ديدگاه ايشان، انسان تصور فطري ندارد، ولي تصديق فطري به معناي تصديق بديهي اولي دارد. همچنين در نهاد انسان شماري گرايش‌هاي فطري وجود دارند كه از رشدي خودبه‌خودي برخوردارند و با كمك عوامل و شرايط محيطي بايد فعليت يافته، شكوفا شوند.
همة انسان‌ها از همة استعدادهاي فطري برخوردارند؛ تفاوت ايشان در شدت و ضعف استعدادهاست. همچنين استعدادهاي فطري امكان رشد دارند؛ ولي نه منحرف و بيمار مي‌شوند و نه مسخ، بلكه انسان است كه از فطرت خود فاصله مي‌گيرد.
كليدواژه‌ها: فطرت، مطهّري، ادراك فطري، گرايش‌هاي فطري، رشد، انحراف، مسخ.
مقدّمه

فطرت، سنگ زيرين معارف الهي و گوهر مباحث انسان‌شناسي است؛ به گونه‌اي كه اگر مفهوم فطرت را از مباحث انسان‌شناسي حذف كنيم، كل ساختمان اين دانش فرومي‌ريزد و از اين‌روست كه استاد مطهّري فطرت را «ام المعارف مسائل انساني»1 دانسته‌اند.
مباحث فطرت اگرچه از هنگام نزول قرآن كريم مطمح نظر بوده‌اند و لغت‌شناسان و مفسّران به بحث دربارة آن پرداخته‌اند، توجه ويژه بدان را مي‌توان مربوط به زمان معاصر دانست؛ چراكه اهميت انسان و انسان‌شناسي و پرسش‌هاي مربوط به آن، برآمده از نگاه نوين انسان معاصر به انسان است.
در ميان مفسّران و متكلمان برجستة معاصر كساني همچون امام خميني(ره)، علّامه طباطبائي و استاد مطهّري مي‌كوشيدند تا انسان‌شناسي را بر پايه فطرت تبيين و تفسير كنند. البته نقش استاد مطهّري به دليل نگارش كتابي جداگانه در اين باب با زبان ساده و روان و پرداختن به جنبه‌هاي گوناگون فطرت و تئوريزه كردن آن، بي‌مانند است.
پس از استاد مطهّري، مباحث فطرت فراگير و آثاري به صورت مقاله و كتاب منتشر شدند كه از ميان آنها مي‌توان به كتاب فطرت در قرآن اثر وزين استاد جوادي آملي اشاره كرد. همچنين مطالبي از استادان جعفر سبحاني و مصباح يزدي منتشر شد.
مهم‌ترين پرسش و بحث بنيادين در باب معرفت فطرت اين است كه آيا هنگامي كه انسان پاي به قلمرو گيتي مي‌نهد، معارفي در او تعبيه شده يا اينكه ظرف وجودش از هرگونه معرفتي تهي است؟ 2 همچنين در باب ويژگي‌ها و گرايش‌هاي فطري، پرسش اصلي اين است كه آيا آنچه «انسانيت» ناميده و به منزلة مجموعة ملاك‌هاي انساني شناخته مي‌شود، اكتسابي است يا غيراكتسابي؟ آيا آن ملاك‌ها از بيرون بر انسان تحميل شده‌اند يا از ذات انسان مي‌جوشند؟
در باب فطرت از ديدگاه استاد مطهّري، مقالات و كتاب‌هايي منتشر شده‌اند كه اغلب رويكردي كلامي دارند و نسبت و رابطة فطرت را با اموري همچون خداشناسي و دين مي‌سنجند، و به پرسش‌هايي از اين دست مي‌پردازند: آيا خداشناسي و يا خدايابي، فطريِ آدمي است؟ آيا دين فطري است؟ با اين‌همه، رويكرد مقالة پيش‌رو «انسان‌مدارانه» است؛ يعني، تنها به مباحثي پرداخته‌ايم كه به گونة وي‍ژه دربارة انسان مطرح مي‌شوند؛ با اين همه، مانند استعدادهاي انسان، وجود و عدم و يا شدت و ضعف اين استعدادها، و سرانجام رشد، انحراف و مسخ استعدادهاي فطري انسان.&#x200b;

تحليل و بررسي فطرت در آثار استاد شهيد مطهّري

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]




فطر در واژه به معنای «خلق کردن» و «به وجود آوردن» است و وقتی به صورت فطرت مبدل می‌شود یعنی حالت خاصی از خلق کردن. در اصطلاح منظور از فطرت، خلقت خاص انسان است که با دیگر موجودات تفاوت دارد. در معارف اسلامی فطریات انسان را دو بخش می‌دانند:
فطریات در ناحیه شناخت‌ها

فطریات در ناحیه گرایش‌ها

اما در حیطه ای عام تر و خارج از دنیای اسلام، تجربه‌گرایانی چون لاک و هیوم این ایده را مورد انتقاد قرار داده‌اند. کانت و دکارت هردو با وجود داشتن اختلاف در دیدگاه، به وجود اقسامی از فطریات در انسان باور داشتند.[۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:00:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-01-28] [ 05:38:00 ب.ظ ]




#حجاب

?اگر حجاب آنقدر اهمیت دارد که زنان باید رعایت کنند، چرا در #قرآن حتی یک آیه به آن نپرداخته است؟

آیا در قرآن به #حجاب اشاره ای شده است؟

حجاب، فقط اختصاص به #زنان ندارد.

متاسفانه در فضای مجازی حملات علیه حجاب به بهانه های مختلف زیاد است. 

مهمترین نکته این است که عده ای از بغض نسبت به حکومت، به حجاب هم #سیاسی نگاه میکنند.

کسانی که کمترین سواد دینی و قرآنی ندارند با قلم های #مسموم خود به هر بهانه دنبال تضعیف این اصل و واجب مهم می باشند.

✅اما نظر #قرآن چیست؟

حكم پوشش اسلامی با نزول این آیه از قرآن اعلام گردید:??

#سوره مبارکه نور31

و به #زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند، و #دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را - جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‌کیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان‌]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!»

✅در این #آیه ? با جمله «وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ» پوشش اسلامی بیان شده است. این جمله می گوید:

 زنان مؤمن روسری خودشان را طوری كنند كه گریبانشان با این روسری پوشانده شود و در نتیجه گوشها، گوشواره ها، گردن و #سینه پوشانده شود.

در شأن #نزول این آیه در روایت حضرت امام باقر(ع) آمده است:

یكی از #جوانان مدینه با یكی از زنان مدینه روبرو شد. در آن زمان زنان روسری خود را به پشت گردن می انداختند. وقتی كه آن زن از كنار این جوان گذشت، به آن زن خیره شد و از پشت سر به او نگاه می كرد. این جوان در پی او راه افتاد و داخل كوچه ای شد و در حال راه رفتن، استخوان یا شی ای که از دیوار بیرون زده بود، به او اصابت كرد و زخمی شد. او پیش خود گفت: باید خدمت پیامبر اسلام(ص) برسم و داستان را برای او بگویم. آن جوان نزد پیامبر آمد و پیامبر فرمود: چه شده است؟! در این حال جبرئیل نازل شد و این آیه را برای پیامبر آورد.

از این آیه و حدیث، وضع پوشش زنان عرب جاهلی به دست می آید. زنان جاهلی، پیراهنی می پوشیدند كه سینه اش باز می ماند، روسری آنها تنها سر را می پوشانید و ادامه روسری از پشت گوشها به پشت گردن انداخته می شد و در نتیجه گاهی برخی زینتهای آنها دیده می شد. آیه شریفه نازل شد و دستور داد كه روسری خود را طوری بپوشند كه گوش، گردن، سینه و زینتهای آنها دیده نشود و مسلمانان پس از نزول آیه، به آن عمل كردند.

?وسائل الشیعه۷ ج ۱۴، ص ۱۳۸،

باب ۱۰۴ ح ۴

?تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۴۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-11-19] [ 08:44:00 ب.ظ ]